صراط؛ خورشيد معرفت

پدیدآورعبدالله جوادی آملی

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 763 بازدید
صراط؛ خورشيد معرفت

آيت‌الله عبدالله جوادي آملي

درجات معرفت به قُرب فيض منبسط است؛ هر اندازه كه انسان درجات وجودي‌اش به اين نزديك‌تر شد، بهتر خدا را مي‌شناسد و هر اندازه دورتر شد، كمتر مي‌شناسد.
حضرت در نهج‌ البلاغه فرمود: «لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَي تَحْدِيدِ صِفَتِهِ»؛ اين جمع به «الف» و «لام» است؛ اين طور نيست كه عقول انبيا را استثناء كرده باشد.
عقل هيچ‌كسي را به آنجا راه نداد؛ «وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِه» آن مقداري كه بايد بشناسيم، از راه اوصاف و صفات فعل مي‌شناسيم. در شمس هم اينچنين است؛ ما تا حال فكر مي‌كرديم كه آفتاب را مي‌بينيم، مي‌گفتيم: آفتاب آمد دليل آفتاب. بعد يك شمس‌شناس، يك شمس‌‌بان، يك كارشناس كيهاني به ما مي‌گويد: اينكه شما مي‌‌بينيد نور شمس است. تازه آن وقتي كه آفتاب را ظِل گرفته، در حال كسوف است؛ اگر بخواهيد يك گوشه‌‌اش را با چشم غيرمسلح نگاه كنيد، كور مي‌‌شويد.
مگر شمس قابل ديدن است؟! آنكه ما مي‌‌بينيم نور شمس است. از بس اين نور قوي است كه تمام آن صحنه را روشن كرده ما مي‌گوييم: آفتاب آمد دليل آفتاب ولي كارشناس مي‌گويد: خير، شما آفتاب را نمي‌بينيد. تازه اين يك وصله است نسبت به نُورُ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
در قرآن كريم فرمود: اين شمس و قمر را من از يك مُشت دود خلق كردم. اينطور نيست كه ما از پرنيان و برليان، شمس و قمر درست كرده باشيم؛ «ثُمَّ اسْتَوَي إِلَي السَّماءِ وَ هِيَ دُخَانٌ... فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ....
فرمود: ما يك مُشت دود و گاز را به اين صورت درآورديم، بعد هم دوباره آنها را دود مي‌كنيم؛ «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ... إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ » مي‌شود.
همين جا عرض كنم كه دانشگاه‌هاي ما وقتي اسلامي مي‌شود كه علومش اسلامي باشد. علوم دانشگاهي وقتي اسلامي شد، فضاي دانشگاه را هم اسلامي مي‌كند. اين عزيزان دانشگاهي ما بايد بدانند كه در علوم تجربي متأسفانه يقين بسيار كم است!
از نظر معرفت‌شناسي بايد براي اينها توجيه بشود؛ چون برخي از اين اشكالات كه بالاخره با سرعت نور هم برود، اين بدن آب مي‌شود. اين جسم است؛ جسم چگونه مي‌تواند با اين سرعت يك لحظه ميليون‌ها، ميلياردها كيلومتر را طي كند و برگردد؟ از سرعت نور هم به‌مراتب قوي‌تر بود؛ رفت‌وآمد. ديگر اين بدن چگونه مي‌تواند برود؟
علوم تجربي، يقين رياضي در آن بسيار كم است؛ يعني در طب، شما ممكن است صدها مسئله را حل كني اما به آن خط آخر نرسي. هيچ‌كس نمي‌تواند بگويد كه اين بيماري درمانش به وسيله اين داروست. «ليس إلا»؛ هيچ دارويي در عالم پيدا نمي‌شود كه اين بيماري را درمان كند، الا همين دارو.
اينگونه از فتواها مقدور طب با همه گستره‌‌اش، داروشناسي و داروسازي با همه پهنه‌‌اش، اصلاً يافت نمي‌شود! زمين‌ شناسي اينطور است، درياشناسي اينطور است، معدن‌شناسي اينطور است، دامداري اينطور است، كشاورزي اينطور است؛ اينگونه از علوم، جزم رياضي در آن بسيار كم است.
در علوم تجربي هرگز كسي نمي‌تواند فتوا بدهد كه فلان كار، شدني نيست؛ جسم نمي‌تواند با اين سرعت اين سماوات را طي كند.
چرا نمي‌تواند؟ براي اينكه تجربه، لسان اثبات دارد، نه لسان نفي؛ يعني آنها اين مقدار را آزمودند؛ هرچه آزمودند، مي‌پذيرند؛ مثلا اين جسم‌هاي عادي با شرايط فيزيكي در هر ثانيه اين مقدار راه را مي‌تواند طي كند اما هيچ عامل ديگري در عالم نيست كه جسم را با سرعت ديگر ببرد چون تجربه نكرده‌اند؛ دعا را تجربه نكرده‌اند، معجزه، كرامت، علم الهي، متافيزيك و... را تجربه نكرده‌اند؛ چون تجربه‌شدني نيست!

مقالات مشابه

بررسى ويژگى ها و ابعاد فطرت از نگاه قرآن

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهسیداحمد رهنمایی, احمد شهامت

فطرت در آيات و روايات

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهحسن ملکی, نجمه درودی

قرآن و توجیه اخلاق فطری

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی

نام نویسندهسیدابراهیم سجادی

فطرت و طینت

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی

نام نویسندهسیدموسی صدر

کمال یابی انسان در قرآن

نام نشریهقرآنی کوثر

نام نویسندهمحسن صمدانیان, مریم مسیبی

آیه میثاق و نظریه خداشناسی فطری؛ رهیافتی تاریخی

نام نشریهاندیشه نوین دینی

نام نویسندهاحمد بهشتی, محمد غفوری‌نژاد